خواستم چشمهایش را از پشت بگیرم. اما دیدم طاقت اسم هایی را که می گوید ندارم.

عاشقی شور نمی خواهد.شعور می خواهد.

گاهی اوقات یک عالمه نرده بون میذاری روی هم تا به خدا برسی ولی نمی دونی خدا همون پایین ایستاده و نردبون رو گرفته تا تو نیوفتی.

در کویر سرد عشق این سخن از من بگیر:مرگ تو مرگ من است. پس تمنا میکنم هرگز نمیر...

اتاق مرتب مال آدمـاییه که حافظــــشون ضعیفه
هی یادشون میره که چی رو کجا گذاشتن!
ولی ما که حافظمون قــــــــــــویه
نباید وقتمونو با اینجور کارای بیــــــهوده تلف کنیم

ﺳﺮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﻪ دختره ﻣﯿﮕﻢ :ﺑﺮﺳﻮﻧﯿﺎ!
ﻣﯿﮕﻪ :ﭼﯿﺮﻭ؟
ﮔﻔﺘﻢ :ﺳﻼﻡ ﮔﺮﻣﻤﻮ ﺑﻪ عمه ات!

ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯿﮕﻪ:
ﺟﻮﻭﻧﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺴﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮﻧﻮ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﻨﻦ ﺗﺎ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺸﻦ...
ﯾﻬﻮ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ:
ﻣﺴﯿﺮﺷﻮﻥ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﺩﯾﮕﻪ...
ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ.. ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ...
ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ... ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ...
ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ... ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ!!!

ناراحت نشو اگه کسی یه نفر دیگرو به تو ترجیح داد، چون تو نمیتونی یه میمون رو متقاعد کنی که عسل شیرین تر از موزه!

بالاخره حکمت ” آی سی یو ” رو در بیمارستان دریافتم! جمله ای حکیمانه از جناب
عزراییل خطاب به بیمار:“
I See You"

میای بریم زیر بارون قدم بزنیم؟؟ خب با من نه!!! تو با یارت و من با یادت...

می دونی دریا چرا با معرفته؟

چون اگر یک بار از ساحلش عبور کنی تا آخر عمر موج هایش جای پای تو را میبوسد.